هر از گاهی باورهایتان را ورق بزنید و کمی ویرایش کنید .
شاید صفحه ای باید اضافه و یا حذف شود ...
سید علیرضا شفیعی مطهر
هر از گاهی باورهایتان را ورق بزنید و کمی ویرایش کنید .
شاید صفحه ای باید اضافه و یا حذف شود ...
سید علیرضا شفیعی مطهر
برایت زندگی فکر و خیال بهتری دارد
برو ، گاهی نباشی حس و حال بهتری دارد
به چشمت دود خواهد رفت اما یاد می گیری
که هیزم هرچه محکم تر ، زغال بهتری دارد
به دنیا اعتمادی نیست با این ظاهر زیبا
همیشه مار سمی خط و خال بهتری دارد
چه فرقی بین پاییز و بهارش دیده همسایه
که باور می کند امسال ، سال بهتری دارد
بیابانها نمی دانند حال باغبان را
دلش خون است هرکس پرتغال بهتری دارد
کنارم مینشینی اتفاق خوب می افتد
تو نیت می کنی هر بار ، فال بهتری دارد
همین امروز و فردا میروی من خاطرم جمع است
برایت زندگی فکر و خیال بهتری دارد ...
شاعر : حسن توکلی
نقل می کنند روزی که منصور حلاج*را جهت اعدام به پای چوبه دار در میدان شهر می بردند، خواهرش برای آخرین وداع با برادر به آنجا می آید و چون سراسیمه و شتابان بوده سربندش را فراموش می کند .
مردان حاضر در میدان همه بانگش می زنند که حجابت کو ؟؟!!
او پاسخ می دهد که : " در این جمع جز "منصور" مرد دیگری نمی بینم و او هم محرم است ! "
* ابو المغیث عبدالله بن احمد بن ابی طاهر معروف به حسین بن منصور حلاج از معروفترین عرفا و شاعران سده سوم (هـ.ق) بوده است.
او در ۲۴۴ هجری به دنیا آمد و به خاطر عقایدش و آموزههای که نشر می داد به کفر گویی متهم شد .
قاضی بغداد به دستور ابوالفضل جعفر مقتدر ، خلیفه وقت عباسی حکم اعدامش را صادر کرد و او را پس از تازیانه مفصل به دار آویختند .
دوست من می دانی ... ؟؟ !!
با عِلم حجاب داشتن کار هر کسی نیست ... !
جرأت می خواهد و اعتماد به نفس .
حجابم به من قدرت میده !
حجابم تأکید میکنه که من برای خودم ارزش قائلم !
پس من را برای حجابم سرزنش نکنید !
بی تو مهتاب شبی ، باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
می خواهم برگردم به روزهای کودکی ...
آن زمان که پدر تنها قهرمانم بود !
عشق تنها در آغوش مادر خلاصه می شد ...
شانه های پدر بالاترین نقطه کره خاکی !
تنها درد من ، زخم زانوهایم !
بدترین دشمنم ، دختر عموی حسودم .
تنها چیزی هایی که می شکستند ، اسباب بازیهایم بودند .
آرزوی بزرگم داشتن یک دوچرخه جدید قرمز رنگ !
بزرگترین تجربه ام از استرس دیده نشدن موقع ناخنک زدن به خوراکی های یخچالمان !
و معنای قهرم تا قیامت ... خداحافظ تا فردا بود !!