مــخــــروطـ نـاقـص مشــــکـی مــن

آدمی به کلمه زنده است ...
مــخــــروطـ نـاقـص مشــــکـی مــن

اینجا برای من

همچون فانوس کوچک نقره ای

خانه مادربزرگ است !

فانوسی که شاید کم نور باشد !

اما روشن می کند !

تا شاید که بتوانم پیش پایم را ببینم ...

-----------------------------------

استفاده از مطالب این وبلاگ تنها با ذکر منبع مجاز است.

اگر مطلبی را دوست داشتید حتما نظر بدهید.

ممنون می شوم که وقت می گذارید.

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

پاییز که باشی می دانی ...

سه شنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۸، ۰۶:۳۰ ب.ظ

 

 

پاییز که باشی می دانی ...

زیر پای عابران ، کوچه بی قرار بهار نشسته !

آخر قصّه پاییز همیشه بهار است !

حتی اگر از زمستانی سخت بگذرد !

پاییز که باشی ، به تقویمت بهار بر می گردد !

 

 

 

شاعر : مژده لواسانی ( کتاب خونِ انار گردن پاییز است )

 

۹۸/۰۶/۲۶

نظرات  (۳)

چه حس امید زیبایی در این شعر بود.واقعا سپاس
"تلخ است که لبریز حقایق شده است

زرد است که با درد موافق شده است

عاشق نشدی و گر نه می‌فهمیدی

پاییز بهاری است که عاشق شده است"
_میلاد عرفان پور_
این شعر در پاییز هم خیلی زیباست بنظرم...
پاسخ:
من  هم جذب حس امیدی که تو این شعر هست شدم.

همینطوره این شعری هم که شما از آقای عرفان پور نوشتید عالی هست.

ممنون.
انصافاً فصل پاییز قشنگه، وقتی بارون بباره، بشرط روزای تعطیل :)
پاسخ:
وای گفتید ... چه قدر تعطیلی می خواهم (((-:
ولی نه هر تعطیلی :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">