مــخــــروطـ نـاقـص مشــــکـی مــن

آدمی به کلمه زنده است ...
مــخــــروطـ نـاقـص مشــــکـی مــن

اینجا برای من

همچون فانوس کوچک نقره ای

خانه مادربزرگ است !

فانوسی که شاید کم نور باشد !

اما روشن می کند !

تا شاید که بتوانم پیش پایم را ببینم ...

-----------------------------------

استفاده از مطالب این وبلاگ تنها با ذکر منبع مجاز است.

اگر مطلبی را دوست داشتید حتما نظر بدهید.

ممنون می شوم که وقت می گذارید.

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۲۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر» ثبت شده است

 

چشمهایت را می بوسم
می دانم،
هیچ کس
هیچ گاه
در هیچ لحظه ای از آفرینش؛
آن چه را که من
در گرگ و میش نگاه تو دیدم
نخواهد دید
چشمهایت را می بوسم،
و زیر بارانی از واژه های تکراری،
تازه می شوم.

 

متن از  : نیلوفر لارى پور

۲ نظر ۰۶ بهمن ۹۶ ، ۱۵:۰۸

 

این چیست که چون دلهره افتاده به جانم ؟

حال همه خوب است ، من اما نگرانم ...

 

 

شاعر : فاضل نظری

۳ نظر ۲۹ دی ۹۶ ، ۱۹:۴۵

 

از تو عبور می کنم فقط نگاه میکنی !

من اشتباه می کنم ، توام گناه می کنی .

 

 

۹ نظر ۲۲ دی ۹۶ ، ۰۹:۱۳