من خودم هستم ، بی خود این آیینه را روبروی خاطره نگیر !
هیچ اتفاق خاصی نیافتاده است !
تنها شبی هفت ساله خوابیدم و بامدادان هزار ساله برخاستم !
سید علی صالحی
من خودم هستم ، بی خود این آیینه را روبروی خاطره نگیر !
هیچ اتفاق خاصی نیافتاده است !
تنها شبی هفت ساله خوابیدم و بامدادان هزار ساله برخاستم !
سید علی صالحی
روز شماری مکن !
حتی اگه فکر می کنی در مهلکه افتاده ای روز شماری مکن .
حالا هم لحظه شماری مکن ! شب نمی تواند تمام نشود .
طبیعت شب آن است که به سوی صبح برود ، نمی تواند یگ جا بماند مجبور است بگذرد اما وقتی تو ذهنت را اسیر گذر لحظه ها کنی ، خودت لحظه ها را سنگین و سنگین تر می کنی !
بگذار شب هم راه خودش را برود ...
متن از : محمود دولت آبادی
پ.ن
این روزها حال همه چیز خراب است از آب و هوا و اقلیم کشور گرفته تا جامعه و اقتصاد و حال و روز مردمان اطراف .
این روزها حس و حال هیچ کاری ندارم حتی نوشتن ...
فقط نگاه می کنم ...
یا رفیق من لا رفیق له ...
امشب تو دعای جوشن صدایش زدم !
ای رفیق کسی که رفیقی نداره ...
رفیق از ریشه " رفق " در زبان عرب می آید ؛ یعنی کسی که مدارا می کند و همدمت می ماند.
حضرت رفیق ! مدارا می کنی و من این را می فهمم ...
اما اگر تو مدارا نکنی ، چه کسی در این جهانِ دروغ و در میان آدم های دروغین تَرَش قرار است با من مدارا کند ؟؟
حضرت رفیق ! دلم قرص است به همین معنای رفیق که تا آخرش هستی کنار من ...
تو دستت را رها نمی کنی و خودت نگذار که دست من رها شود .
رفیق من بمان برای من و همه کسانی که رفیقی جز تو ندارند ...
وقتی تو را دارم همه جهان را دارم ...
متن از : مژده لواسانی (با اندکی تغییرات )
آدم ها فکر می کنند اگر یکبار دیگر متولد شوند ، جور دیگری زندگی می کنند !
شاد و خوشبخت و کم اشتباه خواهند بود !
فکر می کنند می توانند همه چیز را از نو بسازند ، محکم و بی نقص !
اما حقیقت ندارد !
اگر ما جسارت طور دیگر زندگی کردن را داشتیم ...
اگر قدرت تغییر کردن را داشتیم ...
اگر آدم ساختن بودیم ...
از همین جای زندگیمان به بعد را می ساختیم .
متن از : آنتوان دوسنت اگزوپری
یک نفر باید این نقطه محض را در مدار شعور عناصر برگرداند
یک نفر باید از پشت درهای روشن بیاید !
شاعر : سهراب سپهری
هر از گاهی باورهایتان را ورق بزنید و کمی ویرایش کنید .
شاید صفحه ای باید اضافه و یا حذف شود ...
سید علیرضا شفیعی مطهر