مــخــــروطـ نـاقـص مشــــکـی مــن

آدمی به کلمه زنده است ...
مــخــــروطـ نـاقـص مشــــکـی مــن

اینجا برای من

همچون فانوس کوچک نقره ای

خانه مادربزرگ است !

فانوسی که شاید کم نور باشد !

اما روشن می کند !

تا شاید که بتوانم پیش پایم را ببینم ...

-----------------------------------

استفاده از مطالب این وبلاگ تنها با ذکر منبع مجاز است.

اگر مطلبی را دوست داشتید حتما نظر بدهید.

ممنون می شوم که وقت می گذارید.

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۱۵ مطلب با موضوع «چشم ها را باید شست» ثبت شده است

 

می خواهم برگردم به روزهای کودکی ...

آن زمان که پدر تنها قهرمانم بود !

عشق تنها در آغوش مادر خلاصه می شد ...

شانه های پدر بالاترین نقطه کره خاکی !

تنها درد من ، زخم زانوهایم !

بدترین دشمنم ، دختر عموی حسودم .

تنها چیزی هایی که می شکستند ، اسباب بازیهایم بودند .

آرزوی بزرگم داشتن یک دوچرخه جدید قرمز رنگ !

بزرگترین تجربه ام از استرس دیده نشدن موقع ناخنک زدن به خوراکی های یخچالمان !

و معنای قهرم تا قیامت ... خداحافظ تا فردا بود !!

۸ نظر ۱۲ فروردين ۹۷ ، ۱۰:۱۵
سارا سماواتی منفرد

 

زیبایی همیشه خوب نیست ، ولی خوبی همیشه زیباست ...

۱۲ نظر ۱۳ بهمن ۹۶ ، ۲۲:۰۴

 

چشمهایت را می بوسم
می دانم،
هیچ کس
هیچ گاه
در هیچ لحظه ای از آفرینش؛
آن چه را که من
در گرگ و میش نگاه تو دیدم
نخواهد دید
چشمهایت را می بوسم،
و زیر بارانی از واژه های تکراری،
تازه می شوم.

 

متن از  : نیلوفر لارى پور

۲ نظر ۰۶ بهمن ۹۶ ، ۱۵:۰۸