بمب ، یک عاشقانه
فیلم " بمب ، یک عاشقانه " دومین ساخته بلند پیمان معادی بعنوان کارگردان و نویسنده تا دلتان بخواهد نوستالژی دارد.
درامی با حال و هوای دهه شصت با ته مایعی از یک کمدی شیرین.
در فیلم دو داستان باهم پیش می روند یک سو عشق و دلدادگی عاطفی دو نوجوان که واقعا بازی ارشیا عبداللهی در اینجا به نقظه قوت مهم فیلم تبدیل شده و ای کاش فیلم داستان این دو بود تا ایرج و میترا !
و سوی دیگر تلاطمی که در زندگی ایرج و میترا وجود دارد .
به نظرم فیلم نامه در مورد روابط ایرج و میترا ضعف داشت چون خیلی علت و معلول ها درست و درمان پرداخته نشد بود و نامشخص .
نقظه قوت فیلم همان عاشق رمانتیک و معصوم فیلم است که ما را تا به آخر با خود همراه می کند.
داشت یادم می رفت سیامک انصاری تو این فیلم نقش یک مدیر مدرسه تیپیکال را بازی میکنه از آن آدمهایی که این روزها بیشتر از دیروز هستند آدمهایی که بیش از اینکه باور داشته باشند ادا در می آورند و شاید دنبال منافعشان هستند.
یک سکانس جالب در مورد شعار « مرگ بر شوروی » دارد که طنز جالبی داشت.
مثل همیشه به اصل لو ندادن داستان فیلم وفادارم ...
و اما پایان فیلم هم مثل خیلی دیگه از فیلم های ایرانی این سال ها نامشخص و گنگ و به عهده ذهن تماشاچی واگذار می گردد.
پ.ن
- نقد نویس نیستم فقط خواستم فیلمی که خوشم آمده بود را به اشتراک بزارم .
- در کل دیدن این فیلم توصیه می شود اگه خواستید ببینید تو فیلمیو می توانید پیداش کنید.
- فیلم های " آآآآدددددت نمی کنیم " ، " اتاق تاریک " و " جاده قدیم " را هم دیدم اما تاثیرشان طوری نبود که بخواهم براشون مطلب بنویسم.
- و آخر اینکه مینی سریال خارجی " گامبی وزیر " عالی بود حتما مطلب در موردش خواهم نوشت.
فیلم قشنگیه ولی میتونست پایان قشنگتری داشته باشه .