عصر پنج شنبه ...
جمعه, ۲۸ تیر ۱۳۹۸، ۰۴:۳۰ ب.ظ
من از خیلی چیزها می ترسیدم ...
از مادیان سپید پدر بزرگ
از مدیر مدرسه
از قیافه عبوس شنبه
چقدر از شنبه ها بیزار بودم
خوشبختی من از صبح پنج شنبه آغاز می شد
عصر پنج شنبه تکه ای از بهشت بود
شب که می شد در دورترین خواب هایم
طعم صبح جمعه را می چشیدم !
سهراب سپهری
۹۸/۰۴/۲۸