تمام شد این جمله ای بود که امروز از خیلی ها شنیدم .
بعد از اینکه از خواب بیدار شدم اولین کارم برداشتن موبایل از کنار تخت و رفتن سراغ کانال خبر فوری و چک کردن نتایج اولیه انتخابات بود و بعدش بلافاصله روشن کردن تلویزیون جهت اطمینان بیشتر از آنچه خوانده بودم و سپس یک نفس راحت لذت بخش از اینکه جریان مقابل دست کم در این مقطع متوقف شد .
همین موضوع مسأله کمی نیست و به نظرم در میان این همه ناامیدی ها که سایه اش بر سر این مُلک و مردمانش افتاده این اتفاق بارقه ای از امید هست هر چند شاید ناچیز باشد و هرچند که تجربههای گذشته به ما آموخته چندان نمی توان به آن دلخوش بود.
امیدوارم سنگ اندازی ها جای وفاق و همدلی را بگیرند و صدای پر طنین مردمی که به تغییر رای دادند و هم آنانیکه با رای ندادن خودشان باز هم به نوعی به تغییر رای دادند جایی برای صدای اقلیت کوچک اما قدرتمند موسوم به پایداری باقی نگذارد.
انتظار زیادی از روزها و ماههای در پیش ندارم اما همین حداقل امید به روزهای کمی بهتر و بافتن رویای روشنایی سپیده دم برایم دلخوش کنک هست .
باشد که چنین بادا ...