مــخــــروطـ نـاقـص مشــــکـی مــن

آدمی به کلمه زنده است ...
مــخــــروطـ نـاقـص مشــــکـی مــن

اینجا برای من

همچون فانوس کوچک نقره ای

خانه مادربزرگ است !

فانوسی که شاید کم نور باشد !

اما روشن می کند !

تا شاید که بتوانم پیش پایم را ببینم ...

-----------------------------------

استفاده از مطالب این وبلاگ تنها با ذکر منبع مجاز است.

اگر مطلبی را دوست داشتید حتما نظر بدهید.

ممنون می شوم که وقت می گذارید.

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فیلم نوشت» ثبت شده است

 

فیلم " یک شب در تهران " که با نام " بعد از تو " بصورت آنلاین اکراین شد به کارگردانی آقای فرهاد نجفی و محصول سال نود و هشت که بازیگر نقش اصلی آن مینا وحید در نقش لیلا است.

اگه بخواهم در مورد داستان فیلم بگویم و از طرفی قصه لو نره و جذابیتش هم کم نشود فیلم داستان زندگی لیلا در یک شب بارانی را روایت می کند.

فیلم نمایش بغض و خشم فرو خورده یک زن است .

زنی که برای گرفتن حقش در تقابل و مبارزه با دنیای پیرامونش هست.

اما به نظرم فیلم در نمایش جنبه انسانی قهرمانش ناکام بود.

                                        بعد از تو 1

فیلم تعلیق خوبی دارد چون کنجکاوی تماشاگر را حسابی برانگیخته و این کنجکاوی تا به انتهای فیلم همراه بیننده است.

در مورد داستان فیلم به نظرم سیر منطقی آنچنانی نداشت اما برای من جالب بود.

از همه مهمتر برای من پایان بندی درست و درمان فیلم بود که اگرچه تلخ بود ولی تکلیفش را با مخاطب در انتها روشن کرد و مانند اغلب فیلم های سالهای اخیر بیننده را با پایانی بی سر و ته و فلسفی گونه به حال خود در میان زمین و آسمان رها نکرد.

دیالوگ های فیلم به نظر من از نقاط قوت فیلم بود و من که خیلی دوستشان داشتم.

در کل من این فیلم را دوست داشتم شاید مقداری واقع گرایانه و ساختارشکانه به نظر می رسید ولی باید بگم به هر حال این موضوع سلیقه ای هست.

 

                                       بعد از تو 2

 

پ.ن

فیلم بعدی شنای پروانه ...

 

۴ نظر ۲۱ خرداد ۰۰ ، ۱۱:۰۷
سارا سماواتی منفرد

 

فیلم " بمب ، یک عاشقانه " دومین ساخته بلند پیمان معادی بعنوان کارگردان و نویسنده تا دلتان بخواهد نوستالژی دارد.

درامی با حال و هوای دهه شصت با ته مایعی از یک کمدی شیرین.

در فیلم دو داستان باهم پیش می روند یک سو عشق و دلدادگی عاطفی دو نوجوان که واقعا بازی ارشیا عبداللهی در اینجا به نقظه قوت مهم فیلم تبدیل شده و ای کاش فیلم داستان این دو بود تا ایرج و میترا !

و سوی دیگر تلاطمی که در زندگی ایرج و میترا وجود دارد .

 

                                      

 

به نظرم فیلم نامه در مورد روابط ایرج و میترا ضعف داشت چون خیلی علت و معلول ها درست و درمان پرداخته نشد بود و نامشخص .

 

                   

 

نقظه قوت فیلم همان عاشق رمانتیک و معصوم فیلم است که ما را تا به آخر با خود همراه می کند.

داشت یادم می رفت سیامک انصاری تو این فیلم نقش یک مدیر مدرسه تیپیکال را بازی میکنه از آن آدمهایی که این روزها بیشتر از دیروز هستند آدمهایی که بیش از اینکه باور داشته باشند ادا در می آورند و شاید دنبال منافعشان هستند.

یک سکانس جالب در مورد شعار « مرگ بر شوروی » دارد که طنز جالبی داشت.

مثل همیشه به اصل لو ندادن داستان فیلم وفادارم ...

و اما پایان فیلم هم مثل خیلی دیگه از فیلم های ایرانی این سال ها نامشخص و گنگ و به عهده ذهن تماشاچی واگذار می گردد.

 

پ.ن

  • نقد نویس نیستم فقط خواستم فیلمی که خوشم آمده بود را به اشتراک بزارم .
  • در کل دیدن این فیلم توصیه می شود اگه خواستید ببینید تو فیلمیو می توانید پیداش کنید.
  • فیلم های " آآآآدددددت نمی کنیم " ، " اتاق تاریک " و " جاده قدیم " را هم دیدم اما تاثیرشان طوری نبود که بخواهم براشون مطلب بنویسم.
  • و آخر اینکه مینی سریال خارجی "  گامبی وزیر " عالی بود حتما مطلب در موردش خواهم نوشت.

 

 

 

۴ نظر ۳۰ دی ۹۹ ، ۱۹:۰۶
سارا سماواتی منفرد

 

فیلم The shallows یا " کم عمق " که " آبهای کم عمق " هم ترجمه شده محصول ۲۰۱۶ کلمبیا پیکچرز است.

 

 

۱۰ نظر ۱۷ آبان ۹۸ ، ۱۴:۱۵
سارا سماواتی منفرد

 

 فکر نمیکردم از دیدن فیلم « متری شش و نیم» خوشم بیاد ، نمی دانم چرا در مقابل دیدنش مقاومت می کردم،داستانش را نمی دانستم اما همش فیلم « ابد و یک روز » برایم تداعی می شد که فکر کنم شاید به خاطر یکی بودن بازیگراش بود !

اما بر خلاف تصوّرم افسوس خوردم کاش این فیلم را در خود جشنواره و در سالن سینما دیده بودم .

 

            

فیلمی خوش ساخت از آقای روستایی (کارگردان) و بازی های خوب پیمان معادی و نوید محمد زاده و پر از دیالوگ های تامل برانگیز و شنیدنی، فیلمی که دیدن دوباره اش خالی از لطف نیست.

متری شش و نیم بر خلاف سنّت قدیمی سینمای ایران از قانون به مجرم می رسد و قهرمان از چارچوب قانونی اش خارج و فرمی ضد قانون به خود می گیرد.

ریتم فیلم خوب هست و بسیار خوش ساخت تر و مهیج تر از ابد و یک روز است.

این فیلم اجتماعی فیلمی نیست که با یکبار دیدن به راحتی از کنارش بگذری و ذهن بیننده را حسابی درگیر خودش می کند.

پس اگه ندیدید حتما توصیه می شود   ((-:

 

۴ نظر ۲۲ شهریور ۹۸ ، ۰۸:۴۶
سارا سماواتی منفرد

نوشتن درباره این فیلم که توی جشنواره فیلم فجر دیدم حالا بعد از دو ، سه هفته شاید یک کم راحت تر باشه !

فیلمِ « دیدن این فیلم جرم است » اولین ساخته کارگردانش آقای رضا زهتابچیان است و با اینکه عنوان اولین فیلم را برای کارگردانش یدک می کشد به نظر من اثر قابل قبول و تاثیرگذاری از آب در آمده بود.

قصّه پرکششی داشت و من تا به آخر بر روی صندلی میخکوب شده بودم .

   

           

 

فیلم با صحنه تیکه اندازی چند دختر جوان و شُل حجاب به مرد میانسالی درون یک خودروی گران قیمت شروع شد اما چند لحظه بعد همان مرد به یک خانم محجبه ای که پشت چراغ قرمز در کنار خودرویش متوقف شد ، گیر داد ! ( اصلا این صحنه را نتوانستم هضم کنم )

در ادامه فردی که در صحنه های ابتدایی فیلم خود قربانی خشونت کلامی به نظر می رسید همان زن محجبه و چادری را به جرم اینکه سال ها پیش زنانی شبیه به او باعث مرگ همسرش شده اند به زیر مشت و لگد گرفت !

صحنه ای که در همان دقایق ابتدائی فیلم شوکه ام کرد اما فیلم داستان حجاب و حواشی آن یا داستان انتقام و عُقده های فروخفته نیست بلکه داستان آرمان های فراموش شده و آرمانخواهانی است که به افرادی محاسبه گر و سوداگرانی قهار مبدل گشته اند .

یکی از این آرمان ها که در طول فیلم ذهنم را درگیرکرد استقلال و موضوع نام آشنایی کاپیتولاسیون بود !

بهتر است بیش از این در مورد داستان فیلم نگویم چون فکر کنم جذابیت دیدن فیلم را کم کند .

در کل فیلم خوبی بود و از بازیگران شاخص آنچنانی در آن خبری نبود که شاید بشود گفت یکی از نقاط قوت فیلم از نظر من همان عدم حضور بازیگران شاخص و گران قیمت و توجه به داستان خوب بود.

لیندا کیانی هم در حد ۵ دقیقه در فیلم ظاهر شد .

 

            

 

از آن فیلم های سیاسی است که با هر نوع اعتقاد و مسلکی که آنرا ببینند مطمئنا ذهن بیننده را درگیر پیام هایش می کند.

پس توصیه میکنم فیلم را حتما ببینید !

۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۷ ، ۱۷:۱۰
سارا سماواتی منفرد

دومین فیلمی که در جشنواره فیلم فجر سی هفتم موفق به دیدنش شدم « سرخ پوست » بود !

فیلم سرخ پوست ساخنه آقای نیما جاویدی فیلمی قصه گو با داستانی روان و فاقد هرگونه پیچیدگی های معمول بود.

شروع خوبی داشت اما پایان فیلم را من در نیمه نخست فیلم حدس زدم .

بار اصلی فیلم بر روی دوش نوید محمدزاده و پریناز ایزدیار بود.

 

         

 

        

نوید محمدزاده با کارکتر متفاوتی از آنچه از او سراغ داریم در این فیلم ظاهر شده بود که نکته جذاب فیلم از لحاظ من بود.

طراحی لباس خوب و طراحی صحنه بد نبود و از وسایلی که در سال وقوع داستان فیلم وجود نداشتند استفاده شده بود تو همه اینها تلویزیون مبلی و آنتن دهه شصتی آن و پخش تبلیغش خیلی تو ذوق می خورد.

تغییر رفتار قهرمان فیلم در پایان آن به یکباره و بی منطق می نمود ...

بهتر بود این فیلم را در شبکه نمایش خانگی می دیدم تا تو سینما !!

 

پ.ن : این نقد فیلم نیست چون در تخصص من نیست بلکه حس و حال و ارزیابی من پس دیدن فیلم است.
 

۸ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۷ ، ۱۰:۲۰
سارا سماواتی منفرد