مــخــــروطـ نـاقـص مشــــکـی مــن

آدمی به کلمه زنده است ...
مــخــــروطـ نـاقـص مشــــکـی مــن

اینجا برای من

همچون فانوس کوچک نقره ای

خانه مادربزرگ است !

فانوسی که شاید کم نور باشد !

اما روشن می کند !

تا شاید که بتوانم پیش پایم را ببینم ...

-----------------------------------

استفاده از مطالب این وبلاگ تنها با ذکر منبع مجاز است.

اگر مطلبی را دوست داشتید حتما نظر بدهید.

ممنون می شوم که وقت می گذارید.

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

نامه ای به گذشته

يكشنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۸، ۰۹:۵۰ ق.ظ

می گویند گذشته دیگه گذشته ولی آیا می شود بدون نگاه به تو ای گذشته عزیزم به سوی آینده رفت ؟

من کلا تو رو خیلی دوست دارم و آرزویم این هست که برگردم پیش تو و خیلی کارهایی که باید می کردیم و نکردیم را از نو باهم انجام دهیم اما وقتی به تو فکر می کنم می بینم از تو متنفر هم هستم ! حکایت تو و من حکایت عجیبی است.

می دانی که مرز بین عشق و نفرت خیلی باریک هست و رابطه بین من و تو دقیقا در همان مرز قرار گرفته است.

مطمئنا اگه می شد ای گذشته عزیز توفیق دیدار مجدد تو نصیبم گردد و همدیگر را دوباره ببینیم برخورد دیگری با تو داشتم و تصمیم های دیگری می گرفتم!

از رفتاری که با تو داشتم پشیمان و نادمم و ای کاش می شد مرا می بخشیدی و می خواهم این را خوب بفهمی !

می دانم از من دلخور هستی و حق هم داری که از من نارحت باشی ! آری وقت هایی بود که بیهوده هدر دادیم و زمان هایی که به باطل گذشت !

البته زمان های خوب هم داشتیم از آنهایی که دیگر تکرار نشدند و این چه طنز تلخی هست که تو را هم بخاطر ایام خوبی که داشتیم دوست دارم و هم برای اینکه ای کاش فلان کار را به جای بهمان کار کرده بودیم ! مگر می شود چنین احساسی را به کسی داشت ؟؟ در لحظه دوستش داشته باشی و در همان لحظه احساس تنفر جای آن عشق را بگیرد!

اما اینها همه حرف هست !

می دانم که تو رفته ای و دیگر باز نخواهی گشت ولی این را هم می دانم که الان من ، فردا دوباره گذشته خواهد شد ! بهتر نیست بجای تو به الان فکر کنم تا حصرتش را فردا نخورم !

بیشتر از هم دلگیر هستیم تا راضی و خشنود ولی بهتر است که دیگر رهایت کنم گرچه می دانم از تو گریزی نیست !!

 

پ.ن

* این مطلب را به دعوت الِف نوشتم در پاسخ به چالش نامه ای به گذشته .

** از اینکه نمی توانم کسی را به این چالش دعوت کنم عذر خواهی می کنم !

*** حالا خود چالش :

اگر قرار باشه امروز به گذشته برگردید و یک نامه برایِ خودتون به جا بزارید و مهم‌ترین صحبت‌ها رو با خودتون بکنید دربارۀ چی می‌نویسید و چه نصیحت‌هایی به خودتون می‌کنید؟ وبلاگ سکوت

 

۹۸/۰۷/۱۴
سارا سماواتی منفرد

دل نوشت

گذشته های دور