مــخــــروطـ نـاقـص مشــــکـی مــن

آدمی به کلمه زنده است ...
مــخــــروطـ نـاقـص مشــــکـی مــن

اینجا برای من

همچون فانوس کوچک نقره ای

خانه مادربزرگ است !

فانوسی که شاید کم نور باشد !

اما روشن می کند !

تا شاید که بتوانم پیش پایم را ببینم ...

-----------------------------------

استفاده از مطالب این وبلاگ تنها با ذکر منبع مجاز است.

اگر مطلبی را دوست داشتید حتما نظر بدهید.

ممنون می شوم که وقت می گذارید.

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ماریو بارگاس یوسا» ثبت شده است

 

... معرفی کتاب ...

 

آدم ها کلیشه های عجیبی دارند مثلا من همیشه فکر می کردم خواندن کتاب یک نویسنده آمریکایی لاتینی با کلی اسم های ناآشنا و مکان هایی که من خیلی از آن ها سر در نمی آورم و خرده فرهنگ های ناشناس شاید چندان دلچسب و راحت نباشد و با دیدن نام نویسنده با اکراه سمت کتاب این نویسنده ها می رفتم .

اصلا این فکر نمی دانم از کجا آمده بود ؟

اتفاقی شروع به خواندن کتاب دختری از پرو ( با نام «« دختر بد »»  هم در ایران چاپ شده ) کردم و عجب دست پخت نویسنده به جانم نشست و مجذوب قلم و شیوایی آن شدم و جناب یوسا (۱)  به جمع نویسندگان مورد علاقه ام پیوست.

رمان دختری از پرو شبه زندگینامه طوری است که زندگی و داستان عشق عجیب شخصیت اصلی داستان یعنی « ریکاردو » به دختری سرد و سنگ دل را طی قریب به چهار دهه از زندگی اش از ۱۹۵۰ تا تقریبا اواخر عمر در ۷ فصل روایت می کند.

 

                                       

 

علی رغم سانسور در محتوا (۲) کتاب را دوست داشتم و کشش داستانی خوبی داشت و  روایت ریکاردو را تا به آخر دنبال کردم و چیزهای زیادی تو داستان برایم تداعی شد و یاد گرفتم و پایانش هم تامل برانگیز و خوب بود و قابل قبول.

کلا کتاب خوش خوان و خوبی بود و ترجمه مناسبی هم داشت.

نویسنده لابه لای داستان به صورت بسیار جزئی به اتفاقات سیاسی و تاریخی پرو هم اشاراتی می کند.

کتاب های بعدی هم که قصد دارم از یوسا بخوانم ( حنگ آخر الزمان ، سور بز و گفتگو در کاتدرال ) است. ( ان شا الله )

 

لذت متن:

 

بهترین کاری که می توانستم بکنم این بود که مثل شما عمو ریکاردو پرو را ترک کنم و به جستجوی سرزمین های بهتر بروم، زیرا در این کشور اگر کسی با دولتی ها نباشد نمی تواند کار کند !

 

از طریق نامه های او گام به گام در جریان فاجعه اقتصادی که سیاست آلن گارسیا به بار آورده بود قرار می گرفتم:

تورم ، ملی کردن سازمان های خصوصی ، قطع رابطه با موسسات اعتباری ، کنترل قیمت ها و هزینه ها و افزایش بیکاری و تنزل سطح رفاه مردم و آنها همه حاکی از تلخی و انتظار سرانجامی نحس و اجتناب ناپذیر داشت.

 

هرگز نمی گویم دوستت دارم ، حتی اگر دوستت داشته باشم !

 

یک بار چندین سال پیش در همین اتاق از من پرسیدی خوشبختی برایم در چه چیزی است ؟

من جواب دادم در پول است و آشنایی با مردی قدرتمند و پولدار !!

ولی اشتباه می کردم ، حالا می دانم که خوشبختی من تو هستی.

 

 

(۱) ماریو بارگاس یوسا نویسنده پرویی متولد ۱۹۳۶ که شهرتش به اولین رمانش به نام زندگی سگی باز می گردد و در سال ۲۰۱۰ هم برنده جایزه نوبل گردیده.

(۲) به هر حال عفت عمومی اجازه چاپ یک سری توضیحات و توصیفات را نمی دهد.

 

۴ نظر ۲۰ آبان ۰۱ ، ۱۱:۲۴
سارا سماواتی منفرد