مــخــــروطـ نـاقـص مشــــکـی مــن

آدمی به کلمه زنده است ...
مــخــــروطـ نـاقـص مشــــکـی مــن

اینجا برای من

همچون فانوس کوچک نقره ای

خانه مادربزرگ است !

فانوسی که شاید کم نور باشد !

اما روشن می کند !

تا شاید که بتوانم پیش پایم را ببینم ...

-----------------------------------

استفاده از مطالب این وبلاگ تنها با ذکر منبع مجاز است.

اگر مطلبی را دوست داشتید حتما نظر بدهید.

ممنون می شوم که وقت می گذارید.

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

چرا باید رُمان بخوانیم ؟

جمعه, ۱۴ آبان ۱۴۰۰، ۰۷:۰۶ ب.ظ

 

دیدید تا حرف از کتاب و رمان میشه یک سری سریع جبهه می گیرند و در جوابت با یک قیافه آنچنانی می گویند : " حیف وقت ... "

( حالا بگذریم اگر همان آدم را کارهای از صبح تا شبش را لیست کنیم نیم ساعت کار مفید هم پیدا نمی کنید )

بگذریم ...

در مورد رمان خواندن چند نکته به ذهن می رسد :

اول اینکه بدون هیچ توضیح و تفسیری خود لذت خواندن هست که به خودی خود ارزشمند است.

 

دوم اینکه وقتی یک رمان را شروع می کنیم ما از دریچه آن زندگی شخصیت های دیگر را که نمی شناسیم زندگی می کنیم ! و از دریچه نگاه آنها به زندگی نگاه می کنیم و داستان این بخت را به ما می دهد که یک تجربه زیستی ارزشمند به دست آوریم.

 

با داستان می توانیم به سرزمین های دور که تا حالا ندیدیم سفر کنیم یا زندگی یک شخصی که مثلا در دوره قاجار یا مغول می زیسته را تجربه کنیم و یا اینکه ببینیم یک آدم مهاجر به لنگه دنیا در بدو ورود به سرزمین های تازه کشف شده چطوری فکر می کرده و هزاران مثال دیگر ...

در مورد تجربه های زیستی هم گفتنی هست که وقتی به مرور غنی و بارورتر شوند به مدد تجربه حاصل از آنها در زندگی واقعی در مواجهه با بزنگاه های سرنوشت ساز و اتفاقات روزمره آدم می تواند تصمیمات بهتری بگیرد و گزینه های بیشتری پیش رو داشته باشد در یک کلام ما بخاطر همین قدرت انتخاب های بیشتر آدم آزادتری هستیم.

 

داستانها از ما آدم های آزادتر و مجرب تری می سازند.

 

و در آخر اینکه این دیدن جهان از زاویه دید آدم های مختلف ما را تبدیل به آدم روادارتری می کند و با تساهل بیشتری به زندگی و جهان پیرامونمان می نگریم چیزی که واقعا دنیای امروز ما و آدم ها بیش از هر چیز دیگری بهش محتاجند و کمبودش در این دنیا احساس می شود.

 

برای تکمیل و حُسن ختام این مطلب بد نیست نوشته ای را که در تازه ترین کتابی که تمامش کردم و خیلی هم از خواندنش لذت بردم و بزودی معرفی اش می کنم را در اینجا عینا بیاورم :

 

گفته بودی رمان نمی خوانی و رمان را تلف کردن وقت می دانی و کتاب های سیاسی - عقیدتی یا شرح حال بزرگان آنهم آدم های بزرگ را می خوانی ...

با تو مخالفم !

من می خوانم ! رمان جهان را از نگاه دیگران به توصیف در می آورد و می فهمی آنچه تو پنداشته بودی نیست.

با خواندن رمان شریک درک دیگران از جهان ، احساسات و اندوه و شادی و بالاتر از همه تجارب دیگران می شوی.

چطور می خواهی این دنیا را در یک مسیر معین با یک نگاه مطمئن دنبال کنی؟

فکر نمی کنی نمی شود جهان را با یک پیش فرض معین و واحد توضیح داد ؟؟

فکر نمی کنی که جهان را ، کائنات را ، بیکرانگی و خوبی و بدی را با هیچ ایدئولوژی نمی توان دریافت.

یک سری مفروضات را روی هم می چینیم و جهان را روی آن بنا می کنیم ...

این همه آدم در طی قرون از ماده و هیولا و ازل و ابد و حادث و محدوث سخن گفته اند و کتابها نوشته اند و بعد کس دیگری پیدا شده و خط بطلان بر همه آنها کشیده و عمارتی نو برپا کرده ...

 


پ.ن بی ربط :

بعضی ها را نگاه می کنی و مطالبشان را که می خوانی برخلاف ادا اطوار های مذهبی شان و خدا و پیغمبر کردن هایشان و ژست های خیرخواهانه گرفتنشان می بینی یک نگاه متکبرانه و فرعونانه از بالا به پایین دارند که فقط زبانم لال از طاغوت های قرون می توان دید !!  بی خیال دوست من  (((-:

( بدون مخاطب خاص )

 

۰۰/۰۸/۱۴

نظرات  (۹)

سلام.
معرفی کردن رمان از شما، خواندنش با ما. :)

به نظر من خواندن رمان به کسانی قابل توصیه است که اول اهل خواندن و نوشتن باشند. خب طبیعیه که هرکسی این توانایی و علاقه و حوصله رو نداره..

اما اونهایی که اهل خواندن هستند ولی حوصلۀ خواندن رمان رو ندارند، به نظر من عمق نگاهشان به دنیا و زندگی دنیا محدود است به دایرۀ فردیت خودشون که همیشه خواهان پدیده ها، دانستنی ها و نتیجه گیری های زودبازده و زودگذر و بی تلاش هستند.

خدا کند اون بی ربط پایین صفحه، ربطش از من به دور باشه :)
پاسخ:
سلام

ممنون چه خوب گفتید و مرسی که خواندید و با نظرتان مطلبم را کامل کردید.

مسلما منظور نوشته آن گروه اول که تکلیفشان روشن هست نیست گرچه ای کاش همه و منجمله آنان هم می خواندند شاید دنیا جای بهتری می شد.

چشم حتما در حد توانم کتاب هایی که بخوانم را معرفی کنم.

نه خدا نکنه (((-:   مخاطب خاصی ندارد خیلی خیلی کلی هستش .
۱۴ آبان ۰۰ ، ۲۰:۵۵ محسن رحمانی
سلام متاسفانه توی کشور ما آمار مطالعه خیلی پایین هست و بهانه برای نداشتن مطالعه زیاد هست که یکیش هم همین نبودوقت . مطالعه خیلی خوبه باید حتماحتما داخل برنامه روزانه بگونجونیم ولی حیف که تنبلی می کنیم.
پاسخ:
سلام
ممنون آقای رحمانی.
پیشنهاد من این هست که باید از زمانهای کم شروع کرد و بطور مثال با روزی ۱۰ دقیقه مطالعه شروع کرد و این را به مرور افزایش داد ولی هر روز در برنامه روزانه مطالعه باشد تا تبدیل به یک عادت شود.


سلام
قسمت آخر فرمایشتون چناااااااااااان درسته که خدا میدونه

و اما رمان؛ خوندن رمان محاسنی که بر شمردید رو میتونه داشته باشه، البته هم به رمانش بر میگرده و هم خواننده ش ولی به نظرم قبول میفرمائید که بعضی رمان ها فقط وقت رو تلف نمیکنن، اساسا تلف شدن وقت کمترین اثر منفی ای هست که دارن، بعضی رمان ها روح رو تیره میکنن، روان رو پریشان و شخصیت رو متوهم میکنن، خیلی از رمان ها مثل مخدر عمل میکنن و اگر خواننده کمی ظرفیت تن دادن هم نداشته باشه خواننده رو به تخدیر میکشن و مبتلاش میکنن به کوری و سیاهی و پوچی ....
اتفاقا برعکس خیلی از رمان ها نه تنها نگاه ما رو متساهل نمیکنن (عربی دبیرستان به همچین دردهایی میخوره ها :))) بلکم ذهن و اندیشه رو به چنان جزم گرایی و جزم اندیشی وادار میکنن که حتی شخصیت داستان هم اونطور نبوده...(هر چند بعضی اوقات همون تساهل هم شاید اصلا خوب نباشه)

به هر حال نباید هر چیزی رو هر کسی بخونه!

من علاقه دارم مجددا تاکید کنم فراز پایانی این نوشته بسیار درست و بسیار دیده شده.
پاسخ:
سلام

ممنون که خواندید ((-:

خوب و بد در کنار هم هستند و فبول دارم این به خواننده هم ربط پیدا می کند

بعضی ها در آن مورد واقعا حرص آدم را در می آورند (((-:
۱۵ آبان ۰۰ ، ۰۸:۴۳ مسعود علیان
سلام خانم سماواتی
خوب هستنید . بله درسته اما امروز مشغله ها بقدری زیاد شده که فرصت برای مطالعه نموده ولی من خودم ی پیشنهاد دارم برای کسانی که اهل کتاب و کتاب خوانی و رمان هستند . کتاب های الکترونیکی که صوت به صورت صوتی می توانیم در زمانی که در مترو و یا زمانی که در استراحت هستیم میتوانیم ازش استفاده کنیم . من خودم برای اینکه فرصت زیادی ندارم از این موارد استفاده میکنم . اینم یک پیشنهاد بود . البته کتاب خوانی هم جذابیت خودش رو داره .
بازم ممنونم از نوشته زیباتون .
پاسخ:
سلام آقای علیان

ممنون که خواندید
من خودم هم با همین مشکل مواجه هستم و فکر کنم از زمان های مرده مثل همان که شما فرمودید پشت ترافیک یا داخل مترو استفاده کرد.
سلام :)
چقدر به دلم نشست این نوشته
من که علاقه‌ی زیادی به رمان‌ها دارم، توش میشه یه زندگی‌ دیگه رو تجربه‌ کرد و با شخصیت‌ها همذات‌پنداری کرد، من که اینجوریم :)) هیچ‌کدام از موضوعات مثل رمان برایم جذاب نیست!
و چقدر کتابهای صوتی خوب به دادِ بهانه‌ی زمان‌های کمِ ما رسیده... در میان کارها گوش می‌دهیم و بهترین استفاده می‌شود گرچه هیچ چیز جای تورق کتاب کاغذی رو نمی‌گیره...
پاسخ:
سلام

ممنونم که خوشت آمد و خواندنی  واقعا کتاب صوتی ها تو این وضعیت زندگی شهری خیلی کمک خوبی برای زنده نگه داشتن کتابخوانی و خواندن هست و امیدوارم روز به روز زیادتر شوند البته قبول دارم هیچی نمی تونه جای کتاب کاغذی که خودت بخوانی را بگیرد اما از هیچی بهتره .

(((-:
۱۷ آبان ۰۰ ، ۰۸:۳۶ حسن مجیدیان
سلام علیکم. خیلی خوب نوشته اید. جهانی که رمان در برابر آدم قرار میده، کتاب های دیگه ازش عاجزند. رمان با انتخاب درست، معرفت زا هم هست. کما اینکه رهبر رمان خوان ما توصیفات جالبی راجع به برخی رمانهای خارجی دارند. مخصوصا آثار روسها که به نوعی سرآمدان و خدایگان این عرصه هستند. من هم پیشنهاد میکنم برخی آثار داخلی رو ببینید. اخیرا آتش بدون دود از نادر ابراهیمی رو خواندم. فوق العاده بود برام. و باید بگم که نه رمان که حکمت نامه بود و.... موفق باشید.
پاسخ:
سلام
خیلی ممنون ازشما و تشکر از اینکه خواندید و همراهی کردید.
بله موافقم انتخاب درست رمان خیلی نکته حساس و ظریفی است.
هنوز توفیق نداشتم آثار نویسندگان روس مثل داستایوفسکی و تولستوی و چخوف را بخوانم اما حتما در برنامه ام هست.
کنجکاو شدم ببینم حضرت آقا چه رمان هایی را خوانده اند و در موردش صحبت کردند ؟
خیلی ممنون بابت معرفی کتاب آقای ابراهیمی ان شا الله بتوانم بخوانم و در همینجا در موردش بنویسم .

(((-:
۱۹ آبان ۰۰ ، ۰۸:۴۳ حسن مجیدیان
سلام. نظرات رهبر انقلاب درباره ی برخی رمان های خارجی تو کتاب «من و کتاب» نشر سوره ی مهر اومده. مثل دُن آرام یا جنگ و صلح یا شایدم کارهای پوشکین و ماکسیم گورگی. در مور کتاب «جان شیفته» که خیلی تعریف کرده اند.
نادر ابراهیمی رو هم پیشنهاد میکنم از «چهل نامه ی کوتاه به همسرم» و «بار دیگر شهری که دوست داشتم» شروع کنید. چون آتش بدون دود سه جلدی و مفصله.
داخلی ها کم از خارجی ها ندارند. کارهای امیرحسین فردی، رضا امیرخانی، محمدرضا بایرانی، احمد شاکری، شرفی خبوشان، راضیه تجار، منیژه آرمین و... واقعا خواندنی هستند.
آرزوی موفقیت
پاسخ:
سلام

آقای مجیدیان خیلی خیلی ممنونم از تمام معرفی هایی که فرمودید
لطف کردید بسیار سپاسگذارم (((-:
سلام
اگر اجازه بدین مجددا برای پی نوشت خیلی خیلی درست و به جا تون درود بفرستم!

یعنی تو رو خدا اگر اینطوری هستین هم اسم دین و مذهبی ها رو با رفتار و گفتارتون لکه دار نکنین! من که مذهبی نیستم ولی خیلی مذهبی ها رو میشناسم که خیلی خوبن، این جماعت دارن گند میزنن به مذهب و فقط دارم تخم نفرت و خشم میپاشن!
پاسخ:
سلام
ممون از شما ، خیلی لطف دارید.

بله متاسفانه ...
کاملا موافقم
۱۴ آذر ۰۰ ، ۱۸:۴۲ شاگرد بنّا
تا چه رمانی باشه! چه فیلمی باشه! اصولا «چه» باشه!
پاسخ:
علیکم السلام  ((-:

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">