مــخــــروطـ نـاقـص مشــــکـی مــن

آدمی به کلمه زنده است ...
مــخــــروطـ نـاقـص مشــــکـی مــن

اینجا برای من

همچون فانوس کوچک نقره ای

خانه مادربزرگ است !

فانوسی که شاید کم نور باشد !

اما روشن می کند !

تا شاید که بتوانم پیش پایم را ببینم ...

-----------------------------------

استفاده از مطالب این وبلاگ تنها با ذکر منبع مجاز است.

اگر مطلبی را دوست داشتید حتما نظر بدهید.

ممنون می شوم که وقت می گذارید.

پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۱۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «التماس تفکر» ثبت شده است

 

... معرفی کتاب ...

 

برخلاف معرفی های قبلی ام اول می روم سراغ نویسنده کتاب .

نویسنده این کتاب ژان تولی (۱) که بیشتر کتاب خوانها در ایران او را با رمان  مغازه خودکشی  می شناسند و از ایشون همین دو کتاب در ایران ترجمه شده است.

داستان کتاب براساس یک واقعه تاریخی و واقعی است که در سال ۱۸۷۰ در بحبوحه جنگ فرانسه و پروس ( آلمان فعلی ) در دهکده ای فرانسوی به نام اوتفای رخ می دهد و ژان تولی برای نگارش کتاب شخصا بعد از سال ها به محل واقعه رفته و با افراد بسیاری مصاحبه و به جمع آوری مستندات می پردازد.

فضای کتاب تاریک و پر از رنج است و حکایت از رنجی همیشگی دارد.

داستان رئالیسم نفس گیر تولی که براساس یک سوء تفاهم تمام عیار کلید می خورد و به یک اتفاق دهشتناک ختم می شود در یک روز و ظرف چند ساعت اتفاق می افتد و خلاصه داستان در مورد جنون توده ها یا جنون جمعیت تحریک شده و به خشم آمده است.

الیاس کانتی (۲) در کتاب  توده و قدرت (۵) در توصیف این توده خشمگین و به هیجان آمده که تعبیر توده شکارچی را بکار می برد می گوید :

 

این توده مقصدش شکار است و با اراده آهنین و بدون هدف و فکر حرکت می کند ...

 

درحین خواندن کتاب ناخداآگاه به یاد صحنه های فیلم مصائب مسیح افتادم و شاید هدف نویسنده خلق مسیحی دیگر این بار به جای جلجتا (۳) در اُتفای (۴) قرن نوزدهم بوده است و اشاره به همان خاصیت تکرار پذیری تاریخ در شکل و شمایلی دیگر و باز عنصر انسانی مظلوم و برحق دیگری که مسیح وار گرفتار همان جنون توده ها می شود.

                                 

 

نکته دیگر اینکه در حین خواندن هی به خود نهیب می زنیم آیا می شود جمعیتی را که اینچنین اسیر و جنون و توحش شده اند را باور کرد ؟ و لحظه ای بعد به خود می گویی شاید نمونه های دیگری از این جنون و توحش را جایی دیده باشم در سراسر تاریخ بشری !!؟؟

 

کلام آخر اینکه:

 

کتاب بسیار کم حجم و ترجمه روانی دارد و اگر با جنبه های رئالیستی آن مشکلی ندارید خواندنش می تواند مفید باشد چراکه به اشتباه و خطای انسان ها در غالب جمعیت و اکثریت های ن آگاه و انباشته از خشم به خوبی اشاره می کند و خطر این اکثریت های ناآگاه و خشمگین و فجایعی را که بوجود آورند بخوبی به تصویر می کشد.

 

 

(۱) نویسنده و کاریکاتوریست فرانسوی متولد ۱۹۵۳ میلادی که تاکنون ۱۰ کتاب نوشته است.

(۲) نویسنده بلغاری - اینگلیسی ( ۱۹۰۵ - ۱۹۹۴ ) و بیشتر زندگی اش را صرف نوشتن کرد و برنده نوبل ادبی ۱۹۸۱

(۳) جلجتا نقطه ای در بیرون شهر بیت المقدس قدیم که حضرت عیسی (ع) صلیبی چوبی را تا آنجا حمل و سپس در آن نقطه مصلوب گردید.

(۴) دهکده محل وقوع حادثه در فرانسه کنونی

(۵) "توده و قدرت" اثری انقلابی از الیاس کانتی است که نگاهی جدید به روانشناسی و تاریخ بشریت دارد و یکی از عمیق ترین و تکان دهنده ترین تصویرسازی های صورت گرفته از وضعیت بشر را به خوانندگانش ارائه می کند.

 


پ.ن

(۱) این کتاب را چند ماه پیش خواندم ولی از آنجا که بنای کاری ام معرفی کتاب هایی است که می خوانم در واقع سعی کردم به خودم و وبلاگ بدهکار نباشم !!

(۲) موقعی که این کتاب را خریدم از داستانش اطلاعی نداشتم و انتخابم فقط بر اساس پرفروش بودن کتاب بود و تصوری هم که در مورد داستانش در نگاه اول بهش داشتم این بود که در مورد داستان و اتفاقات یک قبیله آدم خوار یا جزیره آدم خواران باشد !!! اما همان چند صفحه اول فهمیدم عجب تصور کودکانه ای بوده است  (((-:

 

 

۵ نظر ۰۷ آبان ۰۰ ، ۱۱:۱۰
سارا سماواتی منفرد

 

حالا که آبها تقریبا از آسیاب افتاده و سیل ویرانگر اخبار و حوادث مهم و بی اهمیت هر روز غبار فراموشی بر ذهن ها پراکنده و دیگه پای واکنش هیجانی هم در میان نخواهد بود و الان همه در تعقیب سمّیه هستند که داستانش چه شد بد نیست یک موضوع تاریخ گذشته که واقعا آن زمان فکرم را حسابی مشغول خودش کرد و خوب می خواستم در موردش بنویسم اما ننوشتم را دوباره پیش بکشم !

رفتار نماینده سبزوار در حین قانون شکنی و نگاه متکبرانه و فراتر از قانون پنداری خودش با یک سرباز وظیفه یک لا قبا ( شاید گستاخ و آموزش ندیده ) به نظرم اتفاق مهم و تکان دهنده ای بود که نباید سرسری ازش گذشت.

مدت ها است که ذهنم درگیر این هست که مگر یکی از اهداف انقلاب اسلامی ( که چهل و دوّمین سالگردش را چندی پیش جشن گرفتیم ) رسیدن به عدالت اجتماعی و جمع شدن بساط شازده بازی و الیگارشی دوران قبلی نبود ؟

اما حالا پس از عبور از سالهای اولیه انقلاب الان به جایی رسیدیم که بعضی ها طوری رفتار می کنند که گویی از مردم طلبکارند و ایران و اکثریت غالب مردم به آنها بدهکار و آنها ارباب و اینان رعیت آنها هستند.

 

به همین حد اکتفا می کنم چراکه همین حد اشاره برای تلنگر بر ذهن ها کافیست .

 

در کتاب " مزرعه حیوانات  " پس از بیرون راندن جونز مزرعه دار یکی از اصول چندگانه حیوانات که به دیوار مزرعه زده بودند این بود :

" همه حیوانات برابرند "

اما بعد از مدتی یک روز صبح که همه حیوانات قصّه بلند شدند و دیوار مزرعه را نگاه کردند دیدند قسمتی از شعارشون تغییر کرده و شده است :

" همه حیوانت برابرند اما بعضی برابرترند! "

 

 

۱ نظر ۲۲ اسفند ۹۹ ، ۱۸:۱۰
سارا سماواتی منفرد

 

یک نصیحت قدیمی هست که حالا یکجورایی نقل به مضمون میگه :

« با مردم همانطوری رفتار کن که دوست داری آنها با تو رفتار کنند »

خداییش اگه این جمله نصیحت وار ملاک رفتار آدما میشد خداییش چند درصدد اوضاع و احوال دنیا و جوامع و حتی در مقیاس کوچکتر خانواده ها و حتی روابط فردی بین آدما بهتر میشد؟

دنیا جای بهتری نمی شد؟

شایدم اینجوری بود ...

« هرچه برای خود می پسندی برای دیگران بپسند »

حالا زیاد مهم نیست جمله اش چی بود ! مهم معنای مستتر در آن هست.

یک هشتک میشه ازش در آورد ؟

اصلا خودخواهی ها و خود برتر بینی و غرور و تکبر کاذب و ... وَ وَ وَ ما میزاره کارها درست پیش بره ؟

 

۱۱ نظر ۲۲ بهمن ۹۹ ، ۰۹:۲۰
سارا سماواتی منفرد