مــخــــروطـ نـاقـص مشــــکـی مــن

زندگی را باید نوشید قبل از اینکه خیلی دیر شود

مــخــــروطـ نـاقـص مشــــکـی مــن

زندگی را باید نوشید قبل از اینکه خیلی دیر شود

مــخــــروطـ نـاقـص مشــــکـی مــن

اینجا برای من

همچون فانوس کوچک نقره ای

خانه مادربزرگ است !

فانوسی که شاید کم نور باشد !

اما روشن می کند !

تا شاید که بتوانم پیش پایم را ببینم ...

-----------------------------------

استفاده از مطالب این وبلاگ تنها با ذکر منبع مجاز است.

اگر مطلبی را دوست داشتید حتما نظر بدهید.

ممنون می شوم که وقت می گذارید.

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۳۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب» ثبت شده است

 

... معرفی کتاب ...

 

آدم ها کلیشه های عجیبی دارند مثلا من همیشه فکر می کردم خواندن کتاب یک نویسنده آمریکایی لاتینی با کلی اسم های ناآشنا و مکان هایی که من خیلی از آن ها سر در نمی آورم و خرده فرهنگ های ناشناس شاید چندان دلچسب و راحت نباشد و با دیدن نام نویسنده با اکراه سمت کتاب این نویسنده ها می رفتم .

اصلا این فکر نمی دانم از کجا آمده بود ؟

اتفاقی شروع به خواندن کتاب دختری از پرو ( با نام «« دختر بد »»  هم در ایران چاپ شده ) کردم و عجب دست پخت نویسنده به جانم نشست و مجذوب قلم و شیوایی آن شدم و جناب یوسا (۱)  به جمع نویسندگان مورد علاقه ام پیوست.

رمان دختری از پرو شبه زندگینامه طوری است که زندگی و داستان عشق عجیب شخصیت اصلی داستان یعنی « ریکاردو » به دختری سرد و سنگ دل را طی قریب به چهار دهه از زندگی اش از ۱۹۵۰ تا تقریبا اواخر عمر در ۷ فصل روایت می کند.

 

                                       

 

علی رغم سانسور در محتوا (۲) کتاب را دوست داشتم و کشش داستانی خوبی داشت و  روایت ریکاردو را تا به آخر دنبال کردم و چیزهای زیادی تو داستان برایم تداعی شد و یاد گرفتم و پایانش هم تامل برانگیز و خوب بود و قابل قبول.

کلا کتاب خوش خوان و خوبی بود و ترجمه مناسبی هم داشت.

نویسنده لابه لای داستان به صورت بسیار جزئی به اتفاقات سیاسی و تاریخی پرو هم اشاراتی می کند.

کتاب های بعدی هم که قصد دارم از یوسا بخوانم ( حنگ آخر الزمان ، سور بز و گفتگو در کاتدرال ) است. ( ان شا الله )

 

لذت متن:

 

بهترین کاری که می توانستم بکنم این بود که مثل شما عمو ریکاردو پرو را ترک کنم و به جستجوی سرزمین های بهتر بروم، زیرا در این کشور اگر کسی با دولتی ها نباشد نمی تواند کار کند !

 

از طریق نامه های او گام به گام در جریان فاجعه اقتصادی که سیاست آلن گارسیا به بار آورده بود قرار می گرفتم:

تورم ، ملی کردن سازمان های خصوصی ، قطع رابطه با موسسات اعتباری ، کنترل قیمت ها و هزینه ها و افزایش بیکاری و تنزل سطح رفاه مردم و آنها همه حاکی از تلخی و انتظار سرانجامی نحس و اجتناب ناپذیر داشت.

 

هرگز نمی گویم دوستت دارم ، حتی اگر دوستت داشته باشم !

 

یک بار چندین سال پیش در همین اتاق از من پرسیدی خوشبختی برایم در چه چیزی است ؟

من جواب دادم در پول است و آشنایی با مردی قدرتمند و پولدار !!

ولی اشتباه می کردم ، حالا می دانم که خوشبختی من تو هستی.

 

 

(۱) ماریو بارگاس یوسا نویسنده پرویی متولد ۱۹۳۶ که شهرتش به اولین رمانش به نام زندگی سگی باز می گردد و در سال ۲۰۱۰ هم برنده جایزه نوبل گردیده.

(۲) به هر حال عفت عمومی اجازه چاپ یک سری توضیحات و توصیفات را نمی دهد.

 

۴ نظر ۲۰ آبان ۰۱ ، ۱۱:۲۴
سارا سماواتی منفرد

 

... معرفی کتاب  ...

 

قبلا اسم هاروکی موراکامی را خیلی شنیده و دیده بودم و نمی دانم چرا نسبت بهش گارد داشتم ؟! ( البته همینجوری یا شاید چون فکر می کردم ژاپنی هست!! ) ولی گوش کردن به کتاب صوتی « از دو که حرف می زنم از چه حرف می زنم ... » باعث شد به موراکامی علاقه مند بشوم.

موراکامی در این کتابش که بی شباهت به یک زندگی نامه می ماند در مورد خودش و عادت دویدنش نوشته و اینکه چطوری توانسته مسیر زندگی معمولی و عادی خودش را در سن سی سالگی تغییر بدهد و مسیری جدیدی را در زندگی برای خودش بگشاید و سرانجام پس از طی مسیر ناهمواری به یک نویسنده موفق تبدیل شود.

در واقع دویدن برای موراکامی یک نوع استعاره است برای زندگی کردن و از طریق نگاهش از همین دریچه به زندگی و با تمثیل های از دویدن و تلاش مداوم و عبور کردن راه خودش را در زندگی پیدا کرده است.

شنیدن این کتاب برام جذاب بود و حس خوبی را به آدم منتقل می کرد به خصوص دانستن تجربه انسانی که از آنچه انتخاب کرده دست بر نمی دارد و تمام بهانه هایش را کنار می زند تا به هدفش برسد .

خلاصه این کتاب درمورد تلاش و پیگیری و پشتکار است ، آمیختن رشد جسم و روح باهم و اینکه از کاری که می کنی و دوستش داری و آنچه که هستی خوشحال باشی.

به نظر نویسنده در ماراتن راه رفتن نداریم حتی اگر شده آهسته می دوم  اما می دوم !

اگر نیاز به انگیزه گرفتن و تغییر حال و هوا و یکنواختی ها را دارید شنیدن (۱) این کتاب داستانی مطمئنا خالی از لطف نیست .

 

               

 

(۱) نسخه صوتی هم تو طاقچه هست و هم تو اَپ « ایران صدا » با صدای آقای محسن بهرامی بصورت رایگان .

 

۶ نظر ۱۳ آبان ۰۱ ، ۱۰:۱۲
سارا سماواتی منفرد

 

... پیشنهاد کتاب ...

 

وقتی شروع به خواندنش کردم تصورم بر این بود که با یک رُمان معمولی مواجه هستم اما کمی که پیش تر رفتم متوجّه شدم که بستن کتاب هرچه جلوتر می روم سخت تر می شود و جدابیت داستان و اینکه قرار هست در ادامه چه اتفاقی بیفتد ذهنم را مشغول کرده بود.

بعد از مدّت ها واقعا از خواندن این رمان جذاب و خواندنی لذت بردم و اگر قرار بر نمره دادن باشد از ۵ نمره حتما امتیاز ۴.۵ را بهش می دهم و حتی با کمی اغماض امتیاز ۵ .

خانم گیل پل(۱) گرچه در ایران نویسنده ای ناشناخته هست و کتاب های زیادی ازش به چاپ نرسیده اما رمان همسر پنهانی اش که به سبک تاریخ جایگزین(۲) نوشته حتما شایسته توجه و دیده شدن است.

 

همسر پنهانی رمانی جذاب عاشقانه ای است که بستر اتفاقات و حوادث آن حول و حوش مهمترین وقایع تاریخی قرن بیستم اروپا می گذرد و اتفاقات منتهی به انقلاب بلشویکی ۱۹۱۷ روسیه در آن بوضوح پر رنگ است.

یکی از جذابیت های کتاب برای من همین قسمت از داستان و وقایع مربوط به سرنوشت خانواده رومانف ها ، نیکلای دوم آخرین تزار روس و فرزندانش بود (۳).

شخصا معتقدم که این رمان علاوه بر اینکه رمان دلنشین و بی نظیری هستش در کنار سرگرمی اطلاعات تاریخی خوبی هم به خواننده اش منتقل می کند.

در کنار جدابیت و کشش مناسب داستان می توانم به ترجمه خوب و روان و همچنین شخصیت پردازی خوب نویسنده از کارکترهایش بعنوان نکات قابل تامل در این اثر اشاره کنم.

 

 

                                        

 

مثل همیشه امیدوارم اگر خواندید حتما اینجا نظر بدهید و دیگه اینکه داستان را لو ندادم    ((-:

 

 

لذت متن

 

دمیتری گفت : « چون همه عشق ها پایان ناخوش دارند . مثل همه جنگ ها !! »

 

ارتباط صادقانه تنها راه گذر از بن بست عاطفی است.

 

کیتی از هانا پرسید : پدرت نمی خواست ثروتمند باشد ؟

هانا خندید : هرگز !! پول هیچ اهمیتی برای او نداشت . مرد عاقلی بود.

 

 

 

(۱)  نویسنده اهل ایالات متحده که کتاب هایش به ۲۰ زبان ترجمه شده است.

 

(۲)  تاریخ جایگزین را شاید بتوان روایتی ضد تاریخی خواند که با تغییر و دستکاری در بخشی از رویدادهای تاریخی همراه است.

 

(۳) آخرین تزار و خانواده اش شامل همسر و پنچ فرزند دخترش به همراه پزشک خانوادگی و سه خدمتکار در نخستین ساعات روز ۱۷ جولای ۱۹۱۸ در حالیکه ارتش سفید ضد شوروی در حال پیشروی به سمت شهر اکاترینبرگ بودند توسط بلشویک ها به شکل وحشیانه و فجیع ای قتل عام شدند.

 

۴ نظر ۰۷ مهر ۰۱ ، ۲۰:۰۶
سارا سماواتی منفرد

 

 ... معرفی کتاب ...

 

« منِ او » رُمانی عاشقانه در سبک رئالیسم جادویی (۱) است .

داستان ، داستان خانواده مرفه سنتی - مذهبی حاج فتاح رئیس صنف فخار ( آجرپزان ) است که در واقع از نگاه نویسنده نمایندگی قشر سنتی - بازاری را برعهده دارد که سال های بعد نقش موثری در پشتیبانی از گروه های مبارز اسلامی و در نهایت پیروزی انقلاب اسلامی ایفا کردند.

رمان با دو زاویه دید که یکی خود نویسنده یا راوی [ فصل های من ] و دیگری علی فتاح نوه حاج فتاح قصّه [ فصل های او ] روایت می شود و زمان وقایع بین گذشته دور و گذشته نزدیک در نوسان است. ( تکنیک سیال ذهن )

فضای داستان کاملا متاثر از واقعه کشف حجاب و در نهایت تاثیراتی است که این واقعه بر زندگی شخصیت های اصلی کتاب می گذارد.

امیرخانی با بیان زندگی روزمره فتاح ها در کلیت بصورت غیرمستقیم در حال بیان آداب و رسوم و ارزش های دینی و اخلاقی طیف سنتی - مذهبی جامعه ایران در دهه ۲۰ و ۳۰ شمسی است.

 

                                             

 

نگاه نویسنده بیش از حد سفید و سیاه است ولی منکر جذابیت های روایی داستان ، کشش داستان و حتی لحن بکار رفته در جاهایی که مربوط به طهران قدیم است نمی توان شد.

این دومین کتابی بود که از آقای رضا امیرخانی می خواندم ولی سفرنامه نویسی ایشان را بیشتر دوست داشتم.

پایان داستان را دوست نداشتم ( نظر شخصی ) و اینکه نویسنده یک جاهایی وسط داستان یک دفعه بقول دوست نویسنده ای در بیان بالای منبر می رود را هم نپسندیدم در ضمن برای من ابهاماتی هم در طول داستان بود که ممکن است من متوجه قضیه نشده باشم ! !

و نکته آخر اینکه عشق افلاطونی بین علی و مهتاب شاید برای جوانان دهه ۵۰ و ۶۰ رگه هایی از نوستالژی را داشته باشد اما برای دهه ۸۰ ها ناآشنا و گنگ و شاید عجیب باشد.

 

تمام سعی ام این بود که شاکله اصلی داستان لو نرود تا اگر دوست داشتید خودتان کتاب را بخوانید. ((-:

 

لذت متن

 

اینها درست ! اما اگر این مهتاب را این گونه دوست بداری ، یکبار که تنگ در آغوشش بگیری ، می فهمی که همه زن ها مه تاب هستند !

یا اینکه حکما خواهی فهمید که هیچ زنی مه تاب نیست . از ازدواج با مه تاب همان قدر پشیمان خواهی شد که از ازدواج نکردن با او .

 

چراغی که به خانه رواست ، به مسجد حرام است اما همان چراغ را اگر ایزد برفروزد ، هرآن کس که پف کند ریشش بسوزد !

 

تنها بنایی که اگر بلرزد محکم تر می شود ، دل است !

 

 

(۱) رئالیسم جادویی یکی از شاخه های واقع گرایی یا همان رئالیسم در مکاتب ادبی است که در آن واقعیت دگرگون می شود و دنیای واقعی اما با روابط علت و معلولی خاص خود آفریده می شود .

در این داستان ها همه چیز عادی است اما یک عنصر جادویی و غیر طبیعی وجود دارد.

 

۴ نظر ۰۹ شهریور ۰۱ ، ۲۱:۴۶
سارا سماواتی منفرد

 

... معرفی کتاب ...

 

موقعی که می خواستم این کتاب را بخرم اسمش برایم جالب بود و بیشتر کنجکاوی من را سمت این کتاب کشاند .

همه علی محمد افغانی (۱) را با اولین رمان واقعی ایرانی یعنی «« شوهر آهو خانم »» می شناسند. کتابی که سبک و سیاق نویسنده اش را برای همیشه تثبیت کرد . من هنوز این کتاب را با اینکه معروف هم هست نخوانده ام و کتاب حاضر آخرین نوشته این نویسنده به فارسی در سال ۱۳۸۲ است.

یک اعترافی که باید بکنم این هست دافعه عجیبی نسبت به نویسنده هایی که سابقه عضویت در حزب توده و چپگرایی (۲) داشته باشند دارم و تمایلی چندانی به خواندن نوشته هاشان ندارم .

این کتاب روایت کننده داستانی ظاهرا عاشقانه در کرمانشاه دهه ۲۰ شمسی است که درون مایه اجتماعی دارد و بازتاب دهنده دغدغه های نویسنده در خصوص فقر و تهی دستی جامعه ایرانی و واقعیت های تلخ زندگی زنان در طبقات فرودست اجتماعی آن سالیان ایران است.

داستان جیران و مشتاق که از زبان مشتاق روایت می گردد.

او پسر آسیابانی است که از کودکی با این فکر بزرگ شده که قرار است روزی که وقتش برسد با دختر کارگر پدرش ازدواج کند! این ظاهر داستان است اما در باطن نویسنده به مشکلات دختری که می خواهد در شهری کوچک با فرهنگی مرد سالارانه پایش را از نقش سنتی که برای زنان قائل هستند  ( یعنی پشت درهای بسته در انتظار شوهر ماندن ) فراتر گذاشته و برای آبادی شهر و محله اش قدم در مسیری سنت شکنانه گذارد که جز بدنامی در آن محیط سنتی چیزی بیشتری برایش به ارمغان نمی آورد .

 

 

                                         

 

 

داستان کتاب خطی و همه فهم است و گاهی کلمات محلی که خوشبختانه در انتهای همان صفحه به معانیشان اشاره شده به چشم می خورد نکته دیگری که گفتنی است داستان این عشق شاید برای آدم های دوره ما چندان ملموس و امروزی نباشد پس به دید یک داستان عاشقانه امروزی نباید بهش نگاه کنید .

پایان کتاب شاید چندان از لحاظ من که انتظار دیگری داشتم دلچسب نبود ولی به نوعی هجرت و رفتن و ترک دیار ختم می شود که شاه بیت مقصود  نویسنده در همان صفحات پایانی کتاب نهفته است.

این را هم بگویم که در جایی دیدم که از قول نویسنده گفته بودند که کتاب را با الهام از این شعر فروغ فرخزاد نوشته است:

هیچ صیادی در جوی حقیری که به گودال می ریزد ، مروارید صید نخواهد کرد .

 

 

(۱) نویسنده کرد ایرانی متولد کرمانشاه ۱۳۰۳

(۲) علی محمد افغانی عضو سازمان نظامی حزب توده بوده و در سال ۱۳۳۳ دستگیر و پنج سال هم در زندان به سر برده است و کتاب شوهر آهو خانم محصول دوره زندان او می باشد.

 


 

پ.ن

 

 (۱) در سال های دور که ماشین آلات کنونی کشاورزی نبود روستائیان دسته های گندم را که با داس و بصورت دستی درو می کردند در فواصلی روی هم می گذاشتند و برای جلوگیری از پراکنده شدن این دسته ها توسط باد سنگی بر رویشان گذاشته می شد !! که در کُردی به سنگی بر روی بافه معروف بوده و در این کتاب این سنگی بر روی بافه کنایه از نشان کردن دختر برای پسر معنا می دهد . ( این هم علت نامگذاری کتاب )

 

(۲) مخاطب خاص عزیز امیدوارم زودتر برگردید خیلی زودتر از اربعین ...

۱۰ نظر ۰۵ تیر ۰۱ ، ۱۹:۰۷
سارا سماواتی منفرد

 

... پیشنهاد کتاب ...

 

همیشه در مورد کره شمالی کنجکاو بودم که در این بزرگترین پادگان - کشور جهان چه می گذرد ؟!

سرزمینی با مردمانی مرموز و رازهایی سر به مُهر که اطلاعات چندانی از آن در دست نیست.

هر وقت اسم کره شمالی می آمد با خود می گفتم مردمانش چگونه می اندیشند و تفاوتشان با همسایه جنوبی که مسیر رشد و توسعه را به خوبی پیموده و جزو اقتصاد های برتر و پیشرفته از لحاظ تکنولوژی قرار دارد چیست ؟؟ دلیل این یک بام و دو هوا چیست ؟؟!

این سوال ها همیشه ته ذهنم بودند تا اینکه اتفاقی کتاب نیم دانگ پیونگ یانگ آقای رضا امیرخانی را شروع کردم. برخلاف انتظار اولیه که فکر می کردم کتاب جالبی نباشد و با نگاهی یک طرفه نوشته شده باشد از خواندنش لذت بردم و مجذوب سبک نگارشی آقای نویسنده شدم و نتوانستم کتاب را تا انتها رها کنم. ( کلی هم نکات جالبش را خط کشیدم )

آقایی امیرخانی سفرنامه نویس خیلی چیره دست و خوبی هستند و در این سفرنامه که ره آورد دو سفرشان است سعی کرده اند با قلمی روان شرحی منصفانه از اوضاع و احوال این کشور و مردمانش ارائه دهند.

سفر اول در سال ۹۷ ایشان بهمراه تعدادی اعضای حزب موتلفه اسلامی که گویا خواهرخوانده حزب کمونیست کارگران کره شمالی محسوب می شوند (۱) و بار دوم به واسطه آشنایی هایی که از سفر نخست نصیبشان شده بصورت کمی مستقل تر راهی کشوری می شوند که هیچ خارجی نمی تواند به راحتی به آن وارد یا خارج شود.

     

       

 

به هر حال این کتاب سفرنامه خواندنی هست که جواب خیلی از سوالاتم را در آن پیدا کردم و باید بگم وجود لایه های طنزی شیرین که نمی دانم آیا جزو سبک نگارشی نویسنده هست یا خیر آنرا جذاب تر و دلچسب تر هم کرده است.

 

۸ نظر ۳۰ ارديبهشت ۰۱ ، ۲۲:۰۹
سارا سماواتی منفرد